اشعار محمد شیران (عاصم اصفهانی)

ساخت وبلاگ
ای یار دلارام تو بالاتر از آنی توصیف نمایم به بیانی و زبانی کوچکتر از آنم که لب از لب بگشایم صحبت کنم از یار فراتر ز معانی عشق و خرد از درک تو عاجز شده همچون استاد ابوسعید و سینا همدانیدر پرتو لطفت چه جفاها که نکردم میدانم از اینکه نگرانم، نگرانیزلف سیه تو شب من کرد فراهم خورشید رخ توست، کند نور فشانی دستان تو مافوق، ز دستان زمینی استبالای دو چشمان تو ابروست، کمانی(عاصم) پی دلدار برو راه همین استبی شک که در این راه نبینی تو زیانی  محمد شیران ( عاصم اصفهانی) + نوشته شده در جمعه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت 21:26 توسط گل سرخ  |  اشعار محمد شیران (عاصم اصفهانی)...
ما را در سایت اشعار محمد شیران (عاصم اصفهانی) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shiran-asemo بازدید : 139 تاريخ : چهارشنبه 28 ارديبهشت 1401 ساعت: 15:30

عالم فدای پیر خراباتیان که گفت 

ای وارثان ملاحظه ی قاتلم کنید

محمد شیران(عاصم_اصفهانی)

+ نوشته شده در شنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت 1:37 توسط گل سرخ  | 

اشعار محمد شیران (عاصم اصفهانی)...
ما را در سایت اشعار محمد شیران (عاصم اصفهانی) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shiran-asemo بازدید : 127 تاريخ : چهارشنبه 28 ارديبهشت 1401 ساعت: 15:30

کبر و ریا، رها کن و با کبریا نشین

با حلقه حفظ میشود انسان، چو شد نگین

محمدشیران (عاصم)

+ نوشته شده در یکشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت 20:44 توسط گل سرخ  | 

اشعار محمد شیران (عاصم اصفهانی)...
ما را در سایت اشعار محمد شیران (عاصم اصفهانی) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shiran-asemo بازدید : 162 تاريخ : چهارشنبه 28 ارديبهشت 1401 ساعت: 15:30